بودکا ماراندی[1] برای اولین بار در شش سالگی به داخل تونلی در اعماق زمین خزید. در ایالت بسیار فقیر جارکند[2]، در شمال شرقی هند و در ماههای خشک قبل از بارانهای موسمی، فقط یک منبع درآمد برای مردم وجود دارد؛ آنها هر روز روستاهای خود را ترک میکنند تا شانس خود را در تپههای جنگلی بیابند.
[1] – Badku Marandi
[2] – Jharkhand
“بعضیها، فقط مرگ را پیدا میکنند.” ذرات ریز باعث درخشش تپه در برابر خورشید میشود. زمین پر از مواد معدنی درخشان میکاست. با حفاری عمیقتر، قطعات میکا بزرگتر میشوند اما با هر متر و هر ضربه چکش، خطر دفن شدن در زیر زمین برای افرادی مانند بودکا افزایش مییابد. تا به امروز، هنوز بودکا نمیداند که مواد معدنی که او و دیگران کشف میکنند چه استفادهای دارند.
بخش اول؛ در تونل
از رژ لب لورئال[1] تا رنگ خودرو بیامو و فولکسواگن و در بسیاری از شرکتهای بزرگ و تأمینکنندگان آنها، میکا را از جارکند و بیهار برای استفاده در محصولاتشان میخرند. بر اساس گزارش بانک اطلاعاتی صادرات هند، تنها در سه ماه نخست سال جاری میلادی بیش از ۱۳۰۰ تن میکا از طریق بندر کلکته به شرکتهای آلمان ارسال شده است. خبرنگاران این گزارش میگویند ما بیش از دوازده شرکت را بررسی کردیم که میکا را از هند برای زنجیره تأمین خود میخرند.
در کمربند میکای جارکند و بیهار، همه جوامع روستایی از مواد معدنی که از جنگلها استخراج میشود امرارمعاش میکنند. سازمان تحقیقات هلندی SOMO تخمین میزند که حدود 80 درصد میکا در این منطقه از معادن غیررسمی به دست میآید. اگرچه عنوان معادن اصطلاحی گمراهکننده است. این مکانها بیشتر شبیه گودال است. برخی گودالها به کوچکی سوراخ خرگوش، برخی دیگر بهاندازهای بزرگ هستند که به نظر میرسد بیل مکانیکی آن را حفر کرده است. برخی از آنها را میتوان از دور و از کنار جاده دید، اما بیشتر آنها در اعماق جنگل پنهان شدهاند. در معادن، دختران زیر سن قانونی با زنان و مردان مسن که برای کار سخت زیرزمینی بسیار ضعیف هستند، چمباتمه میزنند. آنها میکا را خرد میکنند و قطعات را مرتب میکنند. وقتی میکای آنجا تمام میشود، محل را ترک میکنند.
[1] – L’Oréal
کار سخت در معادن میکا ادامه دارد
اگر کارگران یک رگه غنی میکا پیدا کنند، عمیقتر حفاری میکنند. مردان تونلها را با استفاده از چکشها و اهرمها به طرف داخل زمین میکنند. تونلهایی که توسط هیچ چوبی پشتیبانی نمیشود. ما با یک دوربین 360 درجه به داخل یکی از معادن میرویم و بودکا توضیح میدهد که چرا کار در آن بسیار خطرناک است.
سایش و شکستگی استخوان بخشی از اتفاقات روزمره برای کارگران در معادن میکاست. کارگران از عقربها که زیر سنگها پنهان شدهاند میترسند و خطر بعدی، گردوغبار کوارتز است که کارگران هنگام حفاری ایجاد میکنند و در آن تنفس میکنند. غروب با سرفههای شدید به خانه برمیگردند. بسیاری از کارگران به آسم و پنوموکونیوز مبتلا میشوند که بهنوبه خود ریههای آنها را مستعد ابتلا به سل و سرطان میکند. بسیاری از خانوادهها برای اینکه بتوانند هزینه داروها و بستری شدن را در بیمارستان بپردازند، بدهکار میشوند.
برای پرداخت بدهیها، آنها باید میکای بیشتری استخراج کنند.
این مسئله شامل حال بچهها هم میشود. تا زمانی که آنها بهاندازه کافی قوی شوند که بتوانند ساعتها چکش بزنند، باید میکاها را در سبد به طرف سطح زمین حمل کنند. سازمان غیردولتی باچپان باچائو آندولان BBA)) که مؤسس آن، کایلاش ساتیارتی[1] در سال 2014 جایزه صلح نوبل را برای مبارزه با کار کودکان دریافت کرد، سالهاست که وضعیت معادن میکا را دنبال میکند. هر ماه، سازمان او مرگ 10 تا 20 نفر را ثبت میکند.
یک منبع BBA که نمیخواست نامش فاش شود، میگوید که تجارت میکا با «فرهنگ سکوت» پوشیده شده است. او از سرنوشت زنی میگوید که در یکی از تونلهای میکا فوت کرد، پزشک در گواهی مرگش نوشت «سقوط از پشتبام خانه دوطبقه». منبع میگوید: «در روستاها، خانهها بیش از یک طبقه ندارند.» او معتقد است که دکتر میخواهد از تحقیقات پلیس جلوگیری کند. این تجارتی غیرقانونی است و هیچکس نمیخواهد با آن روبهرو شود. مردم اینجا میدانند که کار در معدن میکا خطرناک است. پس با وجود همه اینها، چاره چیست؟ بودکا هفتساله بود که معدنی که در آن کار میکرد فروریخت.
طبق قانون، جوانان زیر 14 سال مجاز به کار در هند بهخصوص در مشاغل خطرناک مانند کار در صنعت معدن نیستند. به همین دلیل مقامات میخواهند تجارت غیرقانونی میکا را محدود سازند. طرح این است که وزارت معادن باید مجوزهای جدید را منحصراً برای بهرهبردارانی صادر کند که چارچوب کاریشان با استانداردهای کار و حفاظت از محیطزیست مطابقت داشته باشد و کار کودکان در آن ممنوع باشد.
هرکسی که به استخراج غیرقانونی میکا ادامه دهد باید تحت تعقیب و مجازات قرار گیرد.
هر از چند گاهی، پلیس کامیونهای میکا را که از روستاها به سمت شهرها حرکت میکنند، توقیف میکند؛ اما از مجوزهایی که قرار بود در ابتدای سال صادر شود، تاکنون یک مجوز هم صادر نشده است؛ اما با اعلام مقامات مبنی بر سرکوب بازار غیرقانونی میکا، منطقهای را که قبلاً منطقهای خاکستری بود، بیشتر پنهان شده است.
مردم از ترس پلیس، اکنون حفرههای خود را عمیقتر در پناه جنگلها حفر میکنند. در پی جستوجو قطعههای میکا، به تونلهای متروکهای میروند که برخی از آنها از چندین دهه پیش رها شدهاند. حوادث کمتر گزارش میشوند؛ زیرا مردم از پیگرد قانونی میترسند. تجارت میکا با ابهام بیشتری همچنان ادامه دارد.[1] – Kailash Satyarthi